خوشحال سازی مامان و بابا (فیلم ابدی) قسمت 1

خوشحال سازی مامان باباها
اینم یه بخش جدید وبلاگم خوشحال سازی مامان و بابا

از این به بعد هفته ایی 1 بار خوشحال سازی مامان و بابا میزارم امیدوارم خوشتون بیاد


یکی از دوستان واسه سالگرد ازدواج مامان باباش یه کار خیلی خیلی هیجان انگیز کرده. اون واسه عزیزترین آدمای زندگی‌ش یه کادوی بی‌نظیر ترتیب داده. شاید اگه اون این خلاقیت رو به خرج نمی‌داد و واسه این کار وقت نمی‌ذاشت، هیچ وقت پدر و مادرش رو انقدر شاد و هیجان زده نمی‌دید.


المیرا همه عکسای آلبوم عروسی و نامزدی مامان باباش رو یه جا جمع کرد. برای تهیه این مجموعه فقط زحمت باز کردن در کمد و برداشتن عکسا از آلبوم رو نکشید. اون سراغ آلبوم فامیلاشون هم رفت و یه عالمه عکس گیر آورد که تو آلبوم خودشون اون عکسا رو نداشتن. همین کار کلی وقت ازش گرفت.


این گنج بی‌نظیر از خاطره یه روز خاص تو زندگی این دو نفر حالا تو دستای المیرا بود تا تبدیل به یه چیز با ارزش دیگه بشه. المیرا همه این عکسا رو اسکن کرد و تونست از چیدن اینا کنار همدیگه یه فیلم از عروسی پدر و مادرش بسازه. چیزی که خیلی از عروس و دامادای هم سن پدر و مادرش تجربه نکردن. قبل از اومدن هندی‌کم و دوربینای دیجیتال فیلمبرداری یه کار خیلی پر دردسر و پر هزینه بود که حتی بخش عمده بودجه یه فیلم سینمایی صرف اون می‌شد. با اومدن دوربینای دیجیتال بود که تصویربرداری خونگی مرسوم شد و حالا تو هر خونه‌ای یه دوربین یا کلی فیلم تهیه شده با هندی‌کم و گوشی موبایل و … وجود داره.

برگردیم به داستان المیرا:

این فیلم کوتاه با یه ایده جالب دیگه تبدیل به یه فیلم ماندگار شد. المیرا وقتی می‌خواست عکسای امانتی رو به صاحباشون برگردونه یه فکر بکر به سرش زد. اون عکسا رو برگردوند و اعتراف کرد که باهاشون چی کار کرده. همه تشویقش کرد. المیرا هم قدم بعدی رو برداشت: “دایی می‌شه تو یک دیقه بگی روزی که مامان عروسی می‌کرد چه حسی داشتی”. اینجوری چند تا مصاحبه کوتاه هم گرفت و همراه اون فیلمی که با عکسا گرفته بود یه تدوین ساده کرد. نتیجه بی‌نظیر بود. یه فیلم از ۲۷ سال پیش تا امروز تهیه شد و می‌تونید حدس بزنید پدر و مادرش از دیدن این فیلم چقدر لذت بردن.

دلتون نمی‌خواد سالگرد ازدواج پدر و مادرتون همچین هدیه بی‌نظیری بهشون بدید؟ حتی اگه کار با برنامه‌های فیلمسازی رو بلد نیستید، آدما و شرکتای زیادی هستن که می‌تونن این کار رو براتون انجام بدن. این یه فیلم ابدیه.


منم قبلا اینکارو واسه مامان و بابای خودم کردم خیلی خوششون امد
اما این مصاحبه رو  نداشت که اگه اینم میدونستم خیلی قشنگ تر میشد

نظرات 11 + ارسال نظر
سحر پنج‌شنبه 23 آبان 1392 ساعت 23:15

سلام نانا عجب ایده جالبیه خیلی خوشم اومد ازش. امیدوارم خدا سایه پدر مادرهمه رو رو سرشون نگه داره

سلام عزیزم
ایشالا همیشه حفظشون کنه

ندا شنبه 25 آبان 1392 ساعت 09:52 http://donyayeinrozayeman92.blogfa.com

سلام ایده خوبیه اما مامان بابا من اصلا عکس از اون روزا ندارن همه عکساشون بر میگرده بعد از بچه دارشدنشون

خب میتونی همون عکشارو براشون فیلم کنی و یادگاری بهشون بدی
از جوونیاهاشو

نازدارخانوم شنبه 25 آبان 1392 ساعت 12:36

ایول چه باحال ولی مامان بابای منم عکس ندارن از عروسیشون..
جدا تو این کارو کردی...بابا ایوالله کارت درسته خانووووووم
بخش جدیدت خیلی خوبه...زودتر بیا بازم بگو

عکسای جوونیاشونم نداری؟؟؟
اره من چند سال پیش اینکارو کردم واسشون خیلی قشنگ شد
حتما عزیزممم ایشالا هفته دیگه

میس استار شنبه 25 آبان 1392 ساعت 15:02 http://ms-star.blogfa.com/

چه باحال

اوهومممم خیلیییی

جلبکی شنبه 25 آبان 1392 ساعت 15:51 http://jolbak2.blogfa/com

چطوری اسکن کرده و یع فیلم دزست کرده میشه یه توزیح کامل بهم بدی منم بتونم درست کنم حال میده ها

عکسارو با دستگاه اسکنر اسکن کن بعد با برنامه ی فیلم سازی میتونی درست کنی عزیمزمم

خانوم میم شنبه 25 آبان 1392 ساعت 19:01 http://mim69.blogfa.com

ای جونم چه کار جالبی
اما منو مامان بابام هرازگاهی باهم آلبومای عروسیو نامزدیشونو نگاه میکنیم

ماهم بعضی وقتها همه البوم هارو میاریم میبینیم

مهدیس یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 02:41 http://meslemaah.persianblog.ir

ایده جالبیه

دختر خاک یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 11:05

چقدر بامزه بوده

بامزگی از خودته عزیزمممم

جیران یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 16:31

سلام من جیران هستم 14 سالمه و خیلی وقته وبلاگ شما رو میخونم ناعمه جون وب خیلی خوب و قشنگی دارید اگه دوست دارین به من هم رمز بدید این هم آدرس ایمیلم jeyranbakhshandeh@gmail.com

سلام. چه اسم قشنگی دارید عزیزممم
فدابشم چشم واست میل میکنم امروز
فقط اگه یادم رفت یاد اورریم کن

جیران یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 18:08

ممنونم ناعمه جونم لطف دارین

الان میفرستم

سلام
چه جالب ...
اومدم اما همه درها به جز این در به روم قفل بود ...
جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد